کد مطلب:28124 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:141

دفاع امام علی از عثمان












1255. امام علی علیه السلام - در دفاعش از عثمان -:به خدا سوگند، آن قدر از او دفاع كردم كه ترسیدم به گناه افتم.[1].

1256. امام زین العابدین علیه السلام: مروان گفت: در میان مردم، هیچ كس چون بزرگ شما از بزرگ ما دفاع نكرد. منظور او دفاع علی علیه السلام از عثمان بود.

گفتم: پس چرا بر منبرها او را دشنام می دهید؟

گفت: چون كار [ حكومت ]، جز با آن، برپا نمی شود.[2].

1257. تاریخ الطبری - به نقل از حكیم بن جابر -:علی علیه السلام به طلحه گفت: تو را به خدا، مردم را از عثمانْ باز دار!.

[ طلحه] گفت: به خدا سوگند، این كار را نمی كنم تا این كه بنی امیّه به سوی حق باز آیند.[3].

1258. تاریخ المدینة - به نقل از كلبی -:عثمان به دنبال علی علیه السلام فرستاد و او را سلام رساند و گفت: فلانی (یعنی:طلحه ) مرا با تشنگی از پای در آورْد! كشتن با اسلحه، زیباتر از كشتن با تشنگی است.

علی علیه السلام بیرون آمد و در حالی كه به دست مِسوَر بن مَخْرَمه تكیه داده بود، بر طلحه وارد شد. طلحه تیر می انداخت و پیراهن هراتی به تن داشت. چون علی علیه السلام را دید، از بالای جایگاه، كنار رفت و به او خیر مقدم گفت.

علی علیه السلام به او گفت: «عثمان به من پیام داده كه او را با تشنگی از پای در آورده اید و این نیكو نیست و من دوست دارم كه به او آب رسانده شود».

طلحه گفت: به خدا سوگند، پذیرفته نمی شود. حتّی اگر تو بگویی، نمی گذاریم او بخورد و بیاشامد.

علی علیه السلام گفت: «گمان نمی كردم كه با كسی از قریش درباره چیزی گفتگو كنم و او نپذیرد».

گفت: به خدا سوگند، این كار را نمی كنم و تو - ای علی! - در این باره كاره ای نیستی.

پس، علی علیه السلام خشمگینانه برخاست و گفت: «به زودی خواهی دانست كه من در این باره كاره ای هستم یا نه...».[4].

علی علیه السلام در حالی كه دست بر شانه مِسوَر داشت، بیرون آمد و چون به خانه اش رسید، به مسور رو كرد و گفت: «آگاه باش كه به خدا سوگند، [ طلحه] به عقوبتش می رسد و منافعش برای دیگران است و دستانش از آن، تهی می ماند و...».

امام علیه السلام پسرش را با مشك آب به سوی عثمان روانه كرد.[5].

ر. ك:ص 261 (شكستن توبه و پیمان ).









    1. نهج البلاغة:خطبه 240.
    2. تاریخ الإسلام:460/3، تاریخ دمشق:438/42، أنساب الأشراف: 407/2.
    3. تاریخ الطبری:405/4، شرح نهج البلاغة:5/10، الأمالی، طوسی:1517/715.
    4. در نقل ابن سائب كلبی آمده است كه:«ای زاده زن حضرمیّه! به زودی خواهی دانست كه در این باره كاره ای هستم یا نه».
    5. تاریخ المدینة:1202/4، الجمل:145. نیز، ر. ك:تاریخ الطبری:385/4 و386.